اولین شب دو نفره و نصفی تو کلبه جدید عشقمون
عسلم ؛ امروز دقیقاً 24 هفته و سه روز میگذره از روزی که شما تو دل مامانی جا خوش کردی ... و به جرأت میتونم بگم این 24 هفته و سه روز بهترین روزهای عمر من بوده و هستن... هرچند تو این مدت خیلی وقتها از لطف خدا غافل شدم و برای اومدنت و سلامتیت نگران شدم ... غافل از اینکه خدایی که تو رو به من سپرده و من رو اینجور غرق نعمت خودش کرده ، و شرمنده این همه نعمتش ، جایی بالاتر از همه دستها با دستهای مهربونش شما رو بغل کرده تا در نهایت سلامت به من برسونه ... مامان خوشگلم ، قندعسلم من و بابایی از هیچ تلاشی برای اومدنت دریغ نمیکنیم ، از هیچ تلاشی برای اومدنت کم نمیذاریم ... راستی دیشب بابایی با هزار هزار عشق تخت و وسایل خونه رو برای آخرین بار مرتب ...
نویسنده :
نسیم بهار
13:55