نی نی نازم

پایان سه ماهگی و آغاز روزهای خوووووووووب

1393/2/1 22:55
نویسنده : نسیم بهار
144 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز آخرین روز از ماه سوم زندگیت بود که با بابایی بردیمت آتلیه ، مامانی تصمیم داره از این به بعد هر ماه شما رو ببره عکاسی و چندتا عکس خوشگل ازت بگیرم ...

هرچند یه دو هفته ای هست که به آغون آغون افتادی و کمی آرومتر شدی ولی از امروز که اولین روز از ماه چهارم بود میشد فهمید که روزهای قشنگتری در انتظار ماست ...

از دیروز به عروسکات واکنش نشون میدادی و یه کوچولو دستشون رو میگرفتی ...

مامانی که داشت میرفت گفتیم بمون گفت نه کار دارم میخوام برم خرید میخوام یه چیزایی بخرم ...

بابایی پرسید چه چیزایی و مامانی گفت یه چیزایی دیگه ...

از آتلیه رفتیم خونه مامان جون که دیدیم هورررررررررررررررررا مامانی یه عروسک نانازی برای آقا دانیال خریده ... که از امروز صبح پسرم دوستش داره و دستش رو میگیره ...

راستی وقتی صبح مامانی عروسک رو آورد پسرم یه عالمه خنده خوشگل تحویلش داد که یعنی من میفهمم که شما اینو برای من آوردی ...

راستی شنبه هم رفته بودیم خونه مامان بابایی برای روز مادر ، عمو و زن عمو هم اومده بودن ...

شما از ساعتی که رفتیم خوابیدی و یک ساعت قبل برگشتن بیدار شدی و تو بغل همه خوب و خوش بودی ... و می خندیدی ...

بعد هم که برگشتیم خونه تا صبح خیلی خوب خوابیدی خدارو هزار مرتبه شکرررررررررررر...

مامان جونت هم کلی ازت تشکر کرد که به مناسبت روز مادر آقا بودی ...

امروز هم برده بودمت خونه خاله برای روز زن ...

البته با یه روز تأخیر ولی اینقدر بودنت خاله رو خوشحال کرد که هیچ کادویی اینکارو نمیکرد ...

خوشحالم از اومدن این روزهای خوووووووووووووب

 

پسندها (1)

نظرات (1)

ساجده
3 اردیبهشت 93 16:03
عزیزم مبارکه 4ماهگیت منتظر عکسای خوشگلت هستیم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی نازم می باشد